سال گذشته دارک سولز سه به عنوان آخرین شماره از سه گانه ای که در سالهای اخیر در سبک نقش آفرینی به محبوبیت زیادی چه از نظر منتقدین و چه اقبال عمومی دست یافت منتشر شد. و عطش طرفداران را برای گشت و گذار در دنیای رو به ویرانی و آخرا الزمانی فانتزی بازی سیراب کرد. حال آخرین DLC این بازی به نام (The Ringed City) با سختی طاقت فرسا و محیط های پر رمز و راز خود بازگشته تا برای آخرین بار وداعی باشکوه با طرفدارانش داشته باشد.
سالهادی متمادی از تکرار چرخه ضعیف شدن آتش و روشنکردن آن میگذرد و این بار با تکرار بیش از حد این چرخه و البته طولانیتر شدن مدت زمان لازم برای روشن کردن آتش، انرژی سراسر جهان رو به زوال رفته، سرزمینها و زمان به هم خورده و به سمت شهری که سالها قبل از اتفاقات شماره اول ساخته شده کشیده شدهاند. این DLC بعد از خاتمه اولین محتوای الحاقی بازی یعنی (Ashes of Ariandel) آغاز میشود و بازیکن به دنبال «خون دارک سول» برای دخترک نقاش است تا او بتواند دنیایی جدید در قالب نقاشی خلق کند. راه ورود به این DLC از طریق «بونفایر» پایانی Ashes of Ariandel و یا آخرین محیط قبل از پایان بازی اصلی است که بازیکن را به محیط (The Dreg Heap) رهنمود میکند. منطقهای که به نظر پایان دنیا رسیده و خرابه های سرزمینها و پادشاهیهای بسیاری از جمله برج و باروهای (Lotheric)، پادشاهی دارک سولز سه و برخی از مکانهای دارک سولز یک و دو در آنجا قابل رویت است.
در همان ابتدا، با مکالمه با پیرزنی درمانده پی به وجود شهری به نام (The Ringed City) میبریم که در روزگاران دور توسط (Gwyn) پادشاه خدایان در دورترین نقطه سرزمین ساخته شده، تا انسانها و دارک سول وجودشان را از شر نفوذ به سرزمین پادشاهیش در امان نگاه دارد. شهری که دارک سول فراوان با خود داشته و طبیعتاً بهترین مکان برای بدست آوردن خون دارک سولز است. همین گفتگو، شالوده و هدف اصلی مخاطب در بازی را مشخص نموده و تا پایان به عنوان چهارچوب اصلی داستان حفظ میشود.
گیم پلی بازی دقیقاً همان ساختار بازی اصلی را ادامه میدهد، با این تفاوت که بنا به سنت دیرینه «میازاکی» در ساخت بازیهایش محتواهای الحاقی از خود بازی سخت تر بوده و این نکته در جای جای The Ringed City به وضوح خود را نشان میدهد. سختی بازی به حدی است که برای طرفداران قدیمی سری نیز چالش برانگیز بوده و بارها طعم مردن را خواهند چشید. مبارزات دقیق و لذت بخش در کنار امکانات و کلاسهای مختلفی که از بازی اصلی در اختیار بازیکن قراردارد، کلکسیونی از استراتژیهای مختلف را در خدمت بازیکن قرار میدهد. اما سازنده در کنار این ها، شمشیر ها، زره ها و جادو های جدید نسبتاً پرشماری نیز از شمشیرهای بزرگ و سنگین گرفته تا جادوهای شاخصی مانند (Lighing Arrow) را به بسته الحاقی اضافه کرده تا تازگی و جذابیت بازی و مبارزات آن حفظ شود. هر کدام از سلاحهای اضافه شده نیز (Battle Art) مخصوص و منحصربفرد خود را دارند که از جمله آنها میتوان به سپری اشاره کرد که دو در بزرگ بوده و دشمنان را له میکند یا دو شمشیر بزرگی که ضربات آتشین سهمگینی به دشمن وارد میکنند. سازندگان نسخه شماره سه چندین حلقه ارزشمند را که حتی با چندین بار تکرار کردن بازی اصلی هم قابل دسترس نبودند را به محتوای الحاقی اضافه کردهاند که این مطلب نیز به نوبه خود به محتوای بازی افزوده و برای دوستداران بازی خبر مسرتبخشی است.
همچنین بازی برای دوستداران بخش آنلاین و Co-op نیز کماکان جذابیتهای خاص خود را حفظ کرده و علاوه بر اینکه میتوان بازی را به مانند گذشته بصورت Co-op و با دوستان پیش برد، سازندگان برای بخش PVP هم با اضافه کردن یک فرقه و Arena جدید سعی در تازه نگهداشتن این بخش داشته اند.
اما نکته ای که برای اولین بار در این محتوای الحاقی بدان پرداخته شده و جذابیت و تنوع خوبی به بازی بخشیده اضافه شدن قسمت مخفی کاری است. در قسمتی از بازی بازیکن باید از دست فرشتگانی که تیرهای نورانی بیامانی شلیک میکنند فرار کند. این فرشتگان به طور مستقیم کشته نمیشوند و همین امر بازیکن را مجبور میکند تا با استفاده از موانعی که در بازی تعبیه شده از دید فرشتگان در امان بماند و در همان حین نیز با دیگر دشمنان مبارزه کند که همین امر تنوع خوبی به بازی بخشیده است. گرچه این قسمت از بازی چندان طولانی نیست و این ایده قبل از اینکه در بازی جا بیفتد به پایان می رسد.
تنوع دشمنان هم مثل همیشه قابل توجه بوده و کلکسیونی از دشمنان جدید در کنار دشمنان آشنای قدیمی را در بازی مشاهده خواهید کرد. از فرشتگانی که تیرهای نورانی پرتاب میکنند تا عنکبوتهای ترسناک و شوالیه های (Ringed Knight) که از لحاظ طراحی چشمگیر بوده و مبارزه با آنها نفسگیر و لذتبخش است. باسهای بازی نیز به رسم کارهای گذشته میازاکی در محتواهای الحاقی از بازی اصلی به مراتب سخت تر هستند و شکست هر کدام از آنها لذت و حس رضایت خاصی به بازیکن می دهند. برخی از باسها مکانیزم های حمله جدیدی دارند و برخی نیز مکانیزمهایشان شبیه مکانیزمهای باسهای قبلی سری هستند و در چندین فاز مختلف حمله میکنند مخصوصا باس نهایی که میتوان از آن به عنوان یکی از طراحی های ماندگار باسها در بازیهای میازاکی یاد کرد که ترکیبی از حرکات یکی از باس های معروف شماره اول (Knight Artorias)، بعلاوه مجموعهای از حرکات جدید است.
در محیط بازی این بار بونفایرها بر خلاف بازی اصلی پرتعداد و نزدیک به هم نیستند و این خود تا حدی به سخت تر شدن بازی کمک میکند و باب میل طرفداران کهنه کار سری دارک سولز است. محیطهای بازی مانند بازی اصلی پر رمز و راز بوده و ارزش گشت و گذار خوبی دارند، ولی طراحی محیط بازی در ابتدا خطی و کمی گیج کننده است، و همین امر به کیفیت دی ال سی ضربه زده. ولی کمی جلوتر همان طراحی به هم پیوسته و عمودی معروف سری را شاهد هستیم که در بالاترین سطح خود در بازی پیاده شده و کاملاً راضی کننده هستند. مسیرهای مخفی، آسانسورها و درهایی که نقش میانبر را ایفا میکنند و دیوارهای مخفی به خوبی وجود دارند و حس کنجکاوی بازیکن را تمام و کمال ارضا میکنند. روایت محیطی هم کماکان در بازی حرف اول را میزند و به مانند بازی اصلی حتی یک مجمسه ساده نیز به خوبی گویای تاریخچه محیط و فضای بازی است.
گرافیک (The Ringed City) همان کیفیت مطلوب بازی اصلی را ارائه میکند و هم از لحاظ فنی و هم از لحاظ هنری امضای اعضای خلاق «فرام سافتور» را با خود دارد. قلعههای ویران شده و درههای مخوف از یک سو و شهری زیبا با گنبدهای آجری و سنگفرشهای زیبایش و محیط دیدنی پایانی بازی از سوی دیگر به گرافیک هنری بازی تنوع بسیاری خوبی بخشیده و در یک کلام با گرافیک هنری بینظیری طرف هستیم.
بازی به عنوان آخرین محتوای الحاقی سه گانه دارک سولز با وجود طرح برخی سوالات داستانی جدید به چندین سوال بنیادین بازی پاسخ داده و علیرغم اینکه پایان بندی شایسته ای را برای این سه گانه رقم زده و دلیل موجهی را برای ساخت شماره های جدید احتمالی در آینده ارائه میکند، در مورد وقایع و داستان خود دارک سولز سه اطلاعات چندانی را در اختیار مخاطب قرار نمیدهد و از این نظر بازی چندان شفاف عمل نمیکند. شخصیتهایی نیز که در این محتوای الحاقی با آنها آشنا خواهیم شد هر کدام داستان خاص خود را دارند و برای دوستداران دنیای بازی جذاب هستند. ولی به جز شخصیت (Slave Knight Geal) و دخترک نقاش بقیه پشتوانه داستانی کاملی نداشته و مدت زمان زیادی بازیکن را درگیر خود نمیکند و نقش چندان پررنگی در دنیای بازی ندارند.
کلام پایانی
در مجموع The Ringed City با وجود طراحی خطی در اوایل بازی و نپرداختن کافی به برخی ایده های جدیدی که برای اولین بار در سری مطرح میشوند به عنوان حسن ختامی بر شماره سوم دارک سولز تجربه ای چالش برانگیز و لذتبخش را هم برای طرفداران کهنه کار سری و هم دوستداران جدید بازی رقم میزند.
بازی سنتر