با وجود یک افتتاحیه ضعیف، قسمت ۲ فصل ۲ سریال Preacher (واعظ) مخلوطی بُرنده از طنز تیره و درام شخصیتی را ارائه می کند. با نقد و بررسی این قسمت همراه با ما باشید.
دو قسمت ابتدایی فصل دوم سریال واعظ روش چندان بدی را برای شروع فصل جدید در پیش نگرفته است. و با این حال، قسمت دوم که به نام برج آسمانی مومبای می باشد، بعد از افتتاحیه فوق العاده خشونت آمیز فصل، خود را به عنوان یک جوهر ذائقه پسند ثابت کرد و مقداری اکشن را کاهش داد و به داستان عاشقانه بین تولیپ و جسی اجازه شکوفا شدن داد. با این حال، این رویکرد کندتر نیز سبب نشد که از حس شوخ طبعی تیره و لذت بخش سریال کاسته شود.
اکثر صحنه های اکشنی که ما در این قسمت مشاهده کردیم، در همان دقایق ابتدایی پخش شد که در آن قدیس آدمکش ها خشم و غضب خود را مستقیما به سمت هتلی پر از هواداران اسلحه روانه کرد. علی رغم ماهیت وحشیانه و لذت بخش آن تیراندازی، شروع قسمت در واقع نقطه ضعف قسمت دوم بود. نتیجه حالت تعلیق پایان قسمت ابتدایی فصل دوم کمی احساس بی ارزشی و تنبلی دارد. جسی به این دلیل از مرگ قطعی توسط گلوله قدیس جان سالم به در برد که یک راننده کامیون در همان زمان مشخص رانندگی می کرده است و سرعت کافی برای قطع کردن مسیر گلوله را نیز داشته است؟ به نظر حرکت و عمل خیلی ساده و راحتی می باشد. ممکن است برخی این استدلال را بکنند که شاید مداخله الهی در کار بوده است ولی تاکنون هیچ نشانه ای از اینکه خدا به جسی و دوستانش در جستجویشان کمک کرده است یا حتی اینکه خدا اصلا می خواهد پیدا شود وجود ندارد. بدیهی است که منابع اصلی به چیزی دیگر اشاره می کنند.
مشکل دیگری که در صحنه های دنباله دار ابتدای این قسمت به چشم می خورد، به موضوعی بر می گردد که در نقد و بررسی قسمت ابتدایی اشاره شده است. احساسی ناراحت کننده و مزاحم در مورد رفتار خودخواهانه و بی عاطفه جسی وجود دارد. او در مورد راننده کامیون بدشانس که به طور اتفاقی جانش را نجات داده است، هیچ نگرانی یا علاقه ای نشان نمی دهد. همچنین او هیچ مشکلی در مورد به صف کردن گروهی از هواخواهان و طرفداران اسلحه برای مردن در راه محافظت از خودش ندارد. مطمئنا زمانی که نبرد علیه آنها شد، جسی بهترین سعی خود را برای فراری دادن آن افراد انجام داد ولی این کار بسیار ناچیز و دیر بود. همانطور که در نقد و بررسی قسمت قبلی گفته شد، گاهی اوقات خیلی سخت است تا این نسخه جسی کاستر باهوش و مشکوک را با جسی کاستر اساسا قهرمان و محجوب کتاب های کمیک تطبیق داد. در واقع پس از صحبت های جسی با فیور در این قسمت، به نظر می رسد که جسی کم کم در حال نزدیک شدن به خود واقعی اش می باشد ولی هنوز راه طولانی ای در پیش دارد.
ولی اگر چه سریال هنوز با این سمت جسی کاستر مشکل دارد، با رابطه عاشقانه بین تولیپ و جسی پیشرفته زیادی انجام داده است. دومینیک کوپر و روث نیگا از همان ابتدا احساس بسیار قوی ای را به اشتراک گذاشته اند. شما واقعا احساس می کنید که آنها دو فرد مشکل دار با تاریخچه ای طولانی و سخت با یکدیگر می باشند که نمی توانند یکدیگر را ترک کنند. حتی با اینکه برخی مواقع احساس می شد که این دو در حال دور شدن از یکدیگر می باشند، با این حال، اینکه آنها هر چه بیشتر به هم نزدیک تر می شوند بسیار سرگرم کننده و جذاب است. این یک عاشقانه پیچیده ولی پرشور است و موضوعی می باشد که جذابیت منابع اصلی را بدست آورده است.
در این قسمت، از آنجا که هم به محکم ترین و هم به آسیب پذیرترین سمت تولیپ پرداخته شد، او سرگرم کنندگی زیادی از خود نشان داد. از سه کاراکتر اصلی سریال، او تنها کسی بود که از نابود شدن شهر انویل ناراحت شد. و چرا که نه؟ او تنها کسی بود که خانواده اش را در این انفجار بزرگ گاز متان از دست داده بود. در صحنه هایی که تولیپ داستان زمانی را تعریف می کرد که عمویش برای دیدار با معلمان در مدرسه خودش را به اندازه کافی تمیز و آراسته کرده بود، روث نیگا واقعا در آنجا می درخشید. ما شاهد چیزهای زیادی از سمت معقول تولیپ بوده ایم. احتمالا این یک نگاه اجمالی به یتیم ناراحت و تنهای درونش بود.
در مقابل، دیدن نزاع و جنجالی که تولیپ در اتاق به راه انداخت و گری (مایکل بیزلی) را حسابی کتک زد، بسیار جذاب و دیدنی بود. این مبارزه با آن خشونت بیش از حد و اندازه ای همراه بود که ما همیشه از این سریال انتظار داریم ولی هنوز یک وحشیگری شلوغ و آشفته در آن وجود داشت، یک وحشیگری که برای مبارزه ای مناسب بود که در پایان به مرگ یکی از این دو قاتل آموزش دیده ختم شود. این مبارزه این ایده که تولیپ بیش از حد برای دفاع کردن خودش توانا می باشد را تقویت کرد، در عین حال، این موضوع را روشن ساخت که همانطور که سفر جاده ای ادامه می یابد، او در معرض خطر بسیار خطرناک تری قرار می گیرد. به همان اندازه ای که سریال واعظ داستانی در مورد سه دوست می باشد که در جستجوی خدا به جاده زده اند، سریال در مورد راه های مختلف و گوناگونی است که این سه نفر با گذشته های خود رو به رو می شوند. به وضوح به نظر می رسد که این فصل به این موضوع تمرکز می کند.
جدا از تولیپ، فیور به نسبت زیادی ستاره نمایش این قسمت بود. کشمکش او به همان طریقه موجود در کتاب اصلی واعظ هم خنده دار و هم غم انگیز بود. همانطور که مونتاژ اولیه که فیور در صحنه کازینو ظاهر و بارها و بارها مرتکب خودکشی شد، سرگرم کننده بودند، شما واقعا در مورد گرفتاری و مخمصه این فرشته که از بهشت خارج شده و به طور کامل در دنیای انسان ها تنها است، احساس تاسف می کنید. اینکه او قادر بود تا جاوادنگی اش را به یک چیز خنده دار بر روی صحنه نمایش تبدیل کند واقعا عالی بود. وقتی که بحث به اقتباس شوخی زیرکانه و عجیب غریب دنیای کمیک می رسد، به نظر این سریال قسمت به قسمت در حال پیشرفت است.
قوس شخصیتی فیور در این قسمت با پیامی بسیار قوی پایان یافت. او در نهایت چیزی پیدا کرد تا جای خالی باقی مانده از مرگ دبلانک را پر کند و آن چیز نیز جز کسیدی و شمار زیاد مواد مخدر بود. داستان فیور با یک تراژدی آرام خاتمه یافت. به جای اینکه او کارهایی انجام بدهد تا بتواند به دوستان جدید خود کمک کند، او به آنها خیانت کرد. ما دلتنگ فیور و دبلانک خواهیم شد، هر چند می توان به توانایی ایوان گلدبرگ، ست روگن و سم کتلین برای پر کردن جای آنها با شخصیت های عجیب تر و پیچیده تر باور داشت.
این قسمت سریال واعظ یک یادداشت تند را آغاز کرد و بار دیگر به ما یادآور شد که جسی کاستر سریال به طور کامل با جسی کاستر کمیک قیاس نمی شود. با این حال، همه چیز از آنجا به سرعت در حال بهبود می باشد. قسمت دوم با عاشقانه ای قوی بین تولیپ و جسی و خداحافظی ای عالی برای فیور بیچاره بار دیگر به ما مقدار خوش بینانه ای از خشونت و طنز تیره را ارائه کرد.
قسمت ۳ فصل ۲ سریال واعظ روز سه شنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۶ (۳ جولای ۲۰۱۷) با نام ‘دوشیزه ها’ پخش خواهد شد.
bia2mag