ترس ژانر خیلی محبوبی است و خب راستش را بخواهید این محبوبیت کمی عجیب است. دلیلش هم این است که معمولا ترس چیز مثبتی معنی نمیشود ولی هنوز هم خیلی از ماها با اینکه میدانیم از تماشای یک فیلم ترسناک یا تجربه یک بازی این ژانر خواهیم ترسید، باز هم با کمال میل به سراغ آن میرویم و اجازه میدهیم که این حس به ما القا شود. راستش را بخواهید دلیل این موضوع را نمیدانم، ولی خب در اینکه ترس ژانر محبوب و خواستنیای است هم شکی ندارم.
به شخصه اولین بار در بازیهای ویدیویی ترس را با نسخه سوم Resident Evil تجربه کردم؛ زمانی که ۱۰-۱۱ سال بیشتر نداشتم و به لطف نبود چیزی به اسم ردهبندی سنی بازیها، این نسخه از رزیدنت اویل را تجربه کردم و سه ماه هر شب کابوس حمله زامبیها به حیاط خانهمان را دیدم! ولی خب پس از این بازی خیلی سخت پیش میآمد که بازی یا فیلمی بتواند چنین تاثیری در من داشته باشد و باعث شود که مدتها به آن فکر کنم و حتی نتوانم به خوبی بخوابم. ولی خب این قضیه تا زمانی صادق بود که برای اولین بار بازی Outlast را نصب و تجربه کردم. بازی شروع خاصی داشت؛ مردی در شب وارد یک تیمارستان میشود که از همان ابتدا مشخص است هیچچیز در آن سرجایش نیست. ورود به تیمارستان و چند دقیقه گشت و گذار در آن و باز کردن یک در نفرینشده کافی بود تا همان شب عطای این بازی را به لقایش ببخشم و بیخیال ادامه بازی شوم. دلیلش هم این بود که Outlast در همان لحظههای اولش چنین ترس خاص و نفسگیری داشت که واقعا به شخصه نتوانستم بازی را ادامه دهم.
جالب است که پس از آن چندین بار هم سراغ این بازی رفتم ولی هر بار پس از برخورد با آن در و با اینکه میدانستم چه چیزی پشت آن انتظارم را میکشد، باز هم ترسیدم! اما این اواخر بالاخره و برای اینکه قصد داشتم بیشتر با بازی آشنا شوم، سراغ آن رفته و هر طور که بود بازی را تا انتها تجربه کردم و تازه فهمیدم که چه تجربه ترسناک لذتبخشی را از دست دادهام. حال کمتر از ۱۰ روز دیگر نسخه دوم این اثر یعنی بازی Outlast 2، ساخته استودیو رد برلز، روانه بازار خواهد شد و واقعا معلوم نیست که آیا قرار است دوباره با اثری به همان ترسناکی نسخه اول روبرو شویم یا نه. ولی هرچه که باشد، سازندگان این بازی ثابت کردهاند که ژانر ترس را به خوبی میشناسند و همین هم ما را به نسخه دوم این بازی امیدوارتر میکند.
بازیهای ترسناک را میتوان در چند زیرشاخه دستهبندی کرد؛ یک سری از آنها از موجوداتی اهریمنی و شیطانی برای ایجاد ترس استفاده میکنند و یک سری سراغ موضوع آخرالزمان و زامبیها میروند. برخی از بازیهای این ژانر هم مثل سایلنت هیل، سعی میکنند تا ترس روانی را در بازی بگنجانند و از این طریق وحشتی ماندگار به مخاطب هدیه کنند. اما به نظر من دلیل اصلی ترسناک بودن Outlast، نه جامپاسکرهای آن و شخصیتهای مرموزش، بلکه حس ضعف و بیدفاع بودن در برابر شرایط بود. منظورم این است که در اکثر بازیهای این سبک، کاراکتر اصلی حداقل یک چوبی یا چاقویی برای مقابله با دشمنان و خطرات بازی دارد و خب همین سلاح به نوعی یک دلگرمی است؛ ولی در Outlast خبری از هیچ وسیله دفاعی نبود و شما بودید و یک دوربین که آن هم مثل گوشیهای امروزی مدام باتری تمام میکرد و شما میماندید و تاریکی که در آن چشم چشم را نمیدید. حال این وسط یک سری موجود وحشی نیز به دنبالتان بودند تا شما را به بدترین شکل ممکن بکشند و تمامی این مسائل دست به دست هم میداد تا بازی به اثری شدیدا دلهرهآور تبدیل شود که در آن یک لحظه هم حس آرامش نداشتید.
اما خب بازی Outlast 2 تفاوتهای نسبتا زیادی با نسخه اول دارد. اولین و اساسیترین تغییر، عوض شدن محیط بازی است. در حالی که نسخه اول در یک تیمارستان نسبتا کوچک و محدود جریان داشت، نسخه دوم قرار است در محیط یک مزرعه جریان داشته باشد. پیش از عرضه بازی Resident Evil 7، میگفتیم که این بازی شبیه به نسخه اول Outlast به نظر میرسد و حال قضیه برعکس شده و نسخه دوم Outlast، شبیه به جدیدترین نسخه از رزیدنت اویل است؛ حداقل از حیث محیطی. البته منظورم این نیست که بازی از ساخته کپکام الهام گرفته بلکه هدف فقط تصویرسازی محیط بازی است تا بدانیم که با چه چیزی سر و کار خواهیم داشت.
اما بازی از حیث داستانی هم شباهتهایی با رزیدنت اویل 7 دارد؛ وقایع Outlast 2 در همان جهان و بازه زمانی نسخه اول جریان دارند ولی این بار با شخصیتهای جدیدی بازی را تجربه خواهیم کرد. شخصیت اصلی بازی بلیک لانگرمن، یک فیلمبردار است که همراه با لین، همسرش که یک خبرنگار است، سراغ وقایع و اتفاقاتی میروند که کسی جرات دنبال کردن آنها را ندارد. این دو این بار به دنبال کشف راز قتل یک خانم باردار هستند که همین قضیه پای آنها را به روستایی در نزدیکی آریزونا باز میکند. سقوط هلیکوپتر آنها در همان ابتدای بازی همانا و جدا شدن این زن و شوهر از هم همانا. پس از این اتفاق گیمر در نقش بلیک به دنبال همسرش میرود و وارد روستایی میشود که اتفاقات خوبی در آن انتظارش را نمیکشند.
برخلاف نسخه اول بازی که محیط فقط محدود به یک تیمارستان و اتاقهای آن میشد، این بار شاهد روستای نسبتا بزرگی هستیم که فضای به مراتب بزرگتر و متنوعتری دارد و در طول بازی قرار است شاهد محیطهای بازی مثل یک گندمزار یا محیطهای محدود و بستهای مثل فضای داخلی خانهها باشیم.
مکانیزم گیمپلی Outlast 2 تفاوتی با نسخه قبلی ندارد. به این صورت که شخصیت بلیک از آنجایی که یک فیلمبردار است، دوربینی در دست دارد که هم با آن وقایع مختلف را ثبت میکند و هم اینکه میتوانند به عنوان یک دوربین دید در شب از آن استفاده کند و بتواند محیطهای تاریک را با نوری سبز مشاهده کند. فکر کنم لازم نیست یادآوری کنم که همین نور سبز هم با اینکه باعث میشد بتوانید تاریکی را ببینید، ولی خودش هم اتمسفر ترسناکی ایجاد میکرد. پس یکی از کارهایی که در بازی باید انجام دهید، پیدا کردن باتری برای این دوربین است. مگر اینکه بخواهید در تاریکی مطلق با دشمنانتان روبرو شوید.
به دشمنان اشاره کردیم و بد نیست کمی هم در مورد آنها توضیح دهیم. دشمنان شما در این بازی گروهی با ایدههای مذهبی متفاوت هستند که اعتقاد دارند نزدیک آخرالزمان هستیم و همهچیز در شرف نابودی است. در ویدیوهای گیمپلی بازی، دشمنانی دیده میشوند که به نظر میرسد هیچ رحم و مروتی ندارند و فقط هدفشان گرفتن شما و تکهتکه کردنتان است. بازی از این نظر شبیه فیلمهای اسلشر است که در آن آنتاگونیستها با سلاحهایی مثل چاقو یا ساطور به دنبال شخصیت اصلی هستند. جالب اینکه به نظر میرسد در نسخه دوم دشمنان شما وحشیتر و خشنتر از قسمت قبل هم هستند و از آن جالبتر هم اینکه برای مقابله با آنها، شما کماکان هیچ وسیله دفاعی ندارید و دو راه در برخورد با دشمنان دارید؛ یا اینکه جایی را برای مخفی شدن پیدا کنید یا اینکه دو پا هم قرض بگیرید و تا جایی که میتوانید بدوید تا شاید در جایی آنها را گم کنید. برای مثال در گندمزاری که به آن اشاره کردیم، با فرار و مخفی شدن در میان خوشههای گندم، میتوانید از دشمنان در امان بمانید.
مساله تاثیرگذار بعدی در بازی، گشت و گذار در محیط است. چرا که هدف شما در بازی پیدا کردن همسر شخصیت اصلی است و برای این کار باید به قسمتهای مختلف روستا سرک بکشید. در بازی خبری از نقشه نیست و خودتان باید راهتان را پیدا کنید. این مساله در نسخه اول به دلیل محدود بودن محیط خیلی به چشم نمیآمد ولی در این قسمت کافی است تا پس از فرار از دست دشمنان به یک نقطه دورافتاده برسید تا بدانید که چقدر ممکن است پیدا کردن راه برگشت سخت باشد.
پس تا به اینجای کار، میتوان فهمید که در Outlast 2 قرار است شاهد گم شدن در تاریکی، تعقیب و گریزهای ترسناک و همچنین گشت و گذار در محیط برای پیدا کردن همسر شخصیت اصلی باشیم. اما رکن دیگر و بسیار مهم بازی، خشونت نهفته در آن است که به نظر میرسد نسبت به نسخه قبل بیشتر هم شده باشد. چندی پیش بود که نظامردهبندی سنی استرالیا تصمیم گرفت تا به این بازی اجازه انتشار در استرالیا را ندهد و دلیل آن هم خشونت بیش از حد و نامتعارف بازی عنوان شد. البته که این سازمان پس از مدتی تصمیمش را عوض کرد، ولی این چیزی از خشونت موجود در بازی کم نمیکند و قطعا در بازی شاهد صحنههای بسیار خشن و حتی چندشآوری خواهیم بود. پس تجربه بازی برای افرادی که با این جور موارد مشکل دارند، به هیچ وجه توصیه نمیشود.
نسخه اول Outlast گرافیک نسبتا خوبی داشت و میتوان انتظار داشت که گرافیک نسخه دوم نیز حداقل راضیکننده باشد. در نسخه دمو بازی که چندی پیش عرضه شد، شاهد گرافیک خوبی بودیم و مخصوصا بازی از حیث نورپردازی حرفهای زیادی برای گفتن داشت و نورپردازی درست اتمسفر خفهکنندهای در روستا پدید آورده بود. مساله مهم بازی صداگذاریهای بازی است. چرا که این مورد در یک بازی ترسناک اهمیت بسزایی دارد و بخشی از حس ترس موجود در بازی، از طریق همین صداها منتقل میشود. در نسخه دمو شاهد بودیم که سازندگان عملکرد خوبی در این زمینه داشتند و برای مثال صدای باز و بسته شدن درها یا راه رفتن شخصیت اصلی روی سطوح مختلف، به خوبی در سکوت کلی بازی خودنمایی میکرد که نتیجه آن پدید آمدن اتمسفر خاصی در Outlast 2 است.
به هر حال اگر نگاهی به بازیهای ژانر وحشت در سالهای اخیر داشته باشیم، قطعا نام بازی Outlast در بین آثار شاخص دیده میشود. حال استودیو رد برلز قصد دارد تا تجربه آن بازی را در قسمت دوم گسترش داده و یک بازی عالی دیگر روانه بازار کند. بازی که در آن قرار است وارد روستای وحشتناکی شویم و دوباره از زاویه دید دوربینمان شاهد خراب شدن دشمنان روی سرمان باشیم و البته کلی محتوای چندشآور و خشن نیز ببینیم که میتوانند ترس و وحشتی هم لحظهای و هم ماندگار در ذهن و خاطرمان حک کنند.
در کل فعلا همهچیز در رابطه با Outlast 2 خوب به نظر میرسد و حال فقط باید تا تاریخ ۵ اردیبهشت و عرضه این بازی برای پیسی، ایکسباکس وان و پلیاستیشن 4 منتظر ماند و دید که این وعدهها و ایدههای خوب به نتیجه خوبی نیز ختم خواهند شد یا خیر. نظر شما در این مورد چیست؟
zoomg