چرا باید The Elder Scrolls Online را تجربه کنید؟
“به قلم سپهر آرمانی”
پانزده سال از زمان انتشار نسخه سوم سری بازیهای “کتیبههای کهن” که تحت نام “موروویند” منتشر شد میگذرد. اما من هنوز نمیتوانم بار اولی را که قدم به دنیای شگفتانگیز آن گذاشتم، از یاد ببرم. بازی با یک میانپرده اسرارآمیز و گنگ شروع میشد. کاتسینی که در آن “آزورا” الههی آفتاب و مهتاب با منِ بازیکن سخن گفت و به من اطمینان داد که عدالت او همواره برقرار است… پس از اندکی اتفاقات گوناگون، وارد دنیای بازی شدم. هیچگونه آشنایی قبلی با بازی نداشتم و همهچیز برایم گنگ و عجیب بود. اما برای غرق شدن در جادوی فوقالعاده این سری، نیازی به زمان دراز نیست. به خاطر میآورم، از دهکده کوچکی که خانههای سنگی سادهای داشت خارج شدم و به سمت بخشهای باتلاقی شمال نقشه رفتم. بیهدف مسیری نامشخص را میپیمودم و پس از چند دقیقه بود که ایستادم. محو تماشای مناظر اطراف شده بودم…
درختان استوار و بلندی که سایه خود را مغرورانه بر زمین افکنده بودند؛ برکههای کوچک که نور خورشید غسلشان میداد. و در دوردست، دریای بیکران شمالی؛”دریای ارواح” که از غرب به اسکایریم راه دارد و از شمال به “آتمورا”، هر دو سرزمینهایی متعلق به نُردهای بلند قد و ورزیدهای که همیشه با غرور خاصی راه میروند. نسیمی از لابهلای شاخههای درختان میوزید و من برای لحظهای تصور کردم حتی این نسیم را بر روی پوست خود حس میکنم. دنیای اطراف با موسیقی آرام و غریبی در هم میآمیخت و من را هر چه بیشتر به درون موروویند میکشید. این جادوی کارکنان بتزداست، آنها اینگونه نام خود را در بین بهترین های دنیای گیم ثبت کردند.
هماکنون این سرزمین اسرارآمیز قرار است دوباره در دسترس گیمر ها قرار گیرد و اینبار ما میتوانیم به حدود 700 سال قبلتر از وقایع نسخهی سوم سری برویم. اما این اتفاق در غالب یک نسخه جدید در فرنچایز رخ نمیدهد. این یک “The Elder Scrolls” بینظیر دیگر نیست که بتزدا حدود پنج سال روی آن کار کرده باشد و بیشتر از دویست ساعت گیمپلی داشته باشد. خیر، این ماجراجویی جدید از طریق آپدیتی جدید برای “The Elder Scrolls Online” ساخته استودیو “زنیمکس آنلاین” در دسترس گیمرها قرار خواهد گرفت و بدون شک برای تجربه آن، شما باید نسخه اصلی بازی را نیز تهیه کنید. صادقانه بخواهم بنویسم، این استودیو نتوانست موفقیتهایی که بتزدا با ساخت این فرنچایز به دست آورده بود را تکرار کند.
The Elder Scrolls Online در زمان عرضه با بازخوردی نسبتا مثبت مواجه شد و توانست میانگین نمرات 74 را در سایت متاکریتیک به دست بیاورد. گرچه سازندگان به انتشار آپدیتهای زیادی بسیاری از مشکلات بازی را حل کردند و محتوای بیشتری به آن افزودند، اما بسیاری از چیزها را نمیتوان تغییر داد. مانند سیستم گیمپلی تکراری و محتوای کمتر نسبت به نسخههای پیشین و همچنین حقیقت این موضوع که بازی به طور کل یک “The Elder Scrolls” اصیل نیست و آن هویت عمیق نسخههای قبل را ندارد. اما هیچکدام از آنها به این معنی نیستند که این بازی یک عنوان ضعیف است که به هیچ عنوان ارزش تجربه را ندارد. برای اثبات حرف خود به این جمله از یک منتقد انگلیسی اکتفا میکنم: “The Elder Scrolls Onlinee را شاید به طور کلی نتوانست یک کتیبههای کهن خوب به حساب آورد، اما این بازی بدون شک یک عنوان آنلاین بسیار خوب است که ارزش تجربه شدن را دارد.”
با اینحال ممکن است باز از خود بپرسید:” آیا این عنوان ارزش پول و وقت من را دارد؟” و در جواب باید بگویم که این موضوع به خودتان بستگی دارد. اگر از آن دسته افرادی هستید که از عناوین فانتزیمحور آنلاین همچون “DOTA” لذت میبرید و همچنین گرافیک فنی بالا اهمیت چندانی برایتان ندارد، آنوقت به احتمال زیاد از این عنوان هم لذت خواهید برد. اما در اینجا هشداری هم باید به افرادی داد که انتظار دارند عنوانی همچون “اسکایریم” را تجربه کنند. حقیقت این است که این افراد متاسفانه تا حد زیادی ناامید خواهند شد. به “The Elder Scrolls Online” باید تنها به عنوان یک نسخه فرعی نگاه کرد. این عنوان به هیچ عنوان نمیتواند احساسی که هنگام تجربه اسکایریم داشتهاید را برای شما بازسازی کند. با این حال باز هم تجربه این نسخه برای طرفداران این سری میتواند بسیار لذتبخش باشد.
افزونه جدید این عنوان سرزمین “موروویند” را دوباره در دسترس بازیکنان قرار خواهد داد. به گفته سازندگان این افزونه بیش از سی ساعت گیمپلی دارد و داستان اصلی آن پیرامون همکاری بازیکن با “ویوک” برای نجات دادن این سرزمین خواهد بود. برای شناخت بیشتر ویوک باید با فرهنگ کلی موروویند کمی آشنا شد. موروویند سرزمینی است وسیع است که از دو بخش “سرزمین اصلی” و “جزیره واندرفل” تشکیل میشود. آبهوا در بسیاری از بخشهای این سرزمین گرم و استوایی است و معمولا باران زیادی در آنجا میآید. البته این آبوهوا بیشتر مخصوص بخشهای غربی و جنوبی موروویند است؛ چراکه هر چه بیشتر به سمت شرق پیش بروید، آبوهوا خشک تر و سرزمین بیابانی تر میشود، نیازی به گفتن نیست که سبک معماری و تا حدودی فرهنگ مردم هر منطقه با توجه به شرایط محیط تغییر میکند.
در مرکز جزیره واندرفل آتشفشانی نیمهفعال قرار دارد که مردم محلی آن را “کوه سرخ” مینامند. کوهپایهِی این آتشفشان کنار موجودات خبیث و عجیب بسیاری است که همگی در خدمت “الهههای شر” قرار دارند و معمولا توسط ساحرانی رهبری میشوند که روح و زندگی خود را وقف الهههای شر کردهاند.گاز سمیای که از این آتشفشان بیرون میآید، تاثیر بسیاری بر روی شرایط جوی موروویند دارد و گاه موجب طوفانهای شن مخصوصا در بخشهای بیابانی میشود. همچنین تنفس این گاز موجب نوعی بیماری خواهد شد که برای اکثر مردم به مرگ منتهی میشود.
روی حرفم با کسانی است که اسکایریم را تجربه کردهاند، به یاد میآورید در بخشهای فقیرنشین شهر “ویندهلم” که همواره شاهد بارش برف بود، با الفهایی سیاهپوست روبرو میشدید که گرچه رفتار دوستانهای داشتند، اما میشد از عمق چشمهای سرخرنگشان فهمید که انگار چیزی را مخفی میکنند؟ به یاد میآورید که بسیاری از ساحرههای تشنه قدرت که در قلعههای باستانی و غارها با آنها روبرو میشدید، از همین نژاد بودند؟ حال تصور کنید میخواهید به سرزمین اصلی این مردمان بروید، مردمانی که شدت نفرتشان از بیگانگان، حتی از نردهای اسکایریم نیز بیشتر است. مردمان اصلی ساکن موروویند، الفهای سیاهی هستند که در گذشتههای دور، پس از تحمل سختیها و مشقتهای بسیاری از سرزمینهای مرکزی تمریل به موروویند مهاجرت کردهاند. فرهنگ این مردم را شاید بتوان عجیبترین و رازآلود ترین بین مردمان تمریل دانست.
اکثر دارک الفها از بیگانگان بیزارند و رفتار خوبی با آنها ندارند، اما از آنجایی که هماکنون در شرایط خطرناکی قرار گرفتهاند، به اجبار از هر کس که بتوانند کمک میگیرند. “ویوک” که قبل تر نامش را بردم، یکی از بزرگترین قهرمانهای نژاد دارکالف است. الفهای سیاه تا حدی برای او احترام قائلاند و او را بزرگ میشمارند که حتی پس از مرگ وی، به او مقامی همچون خدا میدهند. حال بازیکن قرار است به همراه این قهرمان اسطورهای موروویند، از خطر بزرگی پیشگیری کند. امیدوارم تیم نویسندگی زنیمکس از پس طراحی داستان اصلی این افزونه به خوبی بر بیایند، چرا که موروویند سرزمینی است عجیب با مردمی عجیب تر و داستانپردازی در رابطه با این مردمان کار هر کسی نیست.
همانطور که قبلتر اشاره کردم، گیمپلی The Elder Scrolls Online تفاوت چندانی با نسخههای پیشین نداشته و تنها در حالت و نوع استفاده از برخی جادوها تفاوت ایجاد شده. مکانیک اصلی گیمپلی هنوز همان ضربهها و دفاعهای ساده هستند و نباید انتظار تکنیکها یا تمامکنندههای خاصی را داشت. اما گیمپلی بازی علیرغم تکراری بودن چندان هم بد نیست، شکار کردن با کمان و استفاده از جادوهای مختلف ممکن است زمان زیادی ببرد و همین مسئله شمارا سرگرم خواهد کرد. اگرچه هماکنون به لطف آنلاین بودن بازی شما میتوانید با آوردن دوستانتان به بازی خود، همراه با آنها به ماجراجویی بپردازید و بسیاری از دشمنان را که قبل تر حتی جرات نزدیک شدن بهآن هارا نداشتید، از پا در بیاورید.
تمریل مانند همیشه زیباست و محیطها بسیار باورپذیر هستند. در هر کدام از ایالتها شما با سبک معماری و اقلیمی متفاوت روبرو خواهید شد و گاهی اوقات بدون اینکه هدف خاصی داشته باشید، در حالی که محو این زیباییها شدهاید به گردش در محیط های باز یا شهر ها مشغول میشوید. هر چند گرافیک بازی از لحاظ فنی حرف چندانی برای گفتن ندارد و اگر دنبال عنوانی با گرافیک فنی بالا هستید شما را راضی نخواهد کرد. البته حتی در این زمینه هم با توجه به آنلاین بودن بازی نمیتوان چندان خردهای به آن گرفت و زیبایی محیطها گاهی چنان هوش را از سر شما میبرد که دیگر به کیفیت فنی آن اهمیتی نمیدهید.
گمان نمیکنم بتزدا تابحال عنوانی را منتشر کرده باشد که از لحاظ صداگذاری و موسیقی متن عنوان ضعیفی شناخته شود و کتیبههای کهن آنلاین هم از این نظر کاستیای ندارد. صداگزاری شخصیتها، برخورد سلاحها ، حیوانات و عناصر طبیعی مانند آب، به خوبی انجام شده و ضعفی در آن نیست. موسیقی بازی نیز بسیار خوب است، گرچه آهنگساز مشهور و محبوب اصلی این سری یعنی شخص”جرمی سولز” در تیم آهنگسازی این عنوان حضور مستقیم نداشته و تنها از ساختههای قبلی او استفاده شده است.
The Elder Scrolls Online بدون شک یک The Elder Scrolls عالی نیست، اما به عنوان یک نسخه فرعی سرگرمکننده و لذتبخش است و همچنین میتواند عطش هوادارن این سری را تا زمان انتشار نسخهی بعدی خاموش کند. وقتی به عناصر موجود در بازی نگاه شود میتوان به وضوح دید که بتزدا بسیاری از عناصر بزرگ و مهم این سری را برای تیم اصلی سازندگان خود یعنی “استودیو بازیسازی بتزدا” نگاه داشته. هم اکنون زنیمکس با اضافه کردن افزونههای مختلف مدام به طرفداران این بازی میافزاید. اگر دلتنگ بازگشت به سرزمینی هستید که شما را تا ساعتها پای مانیتور یا کنسول نگاه دارد و با هر قدم بیشتر در خودش غرقتان کند، “کتیبههای کهن آنلاین” عنوانی مناسب برای شماست بخصوص آنکه بزودی “موروویند” نیز در انتظار شما خواهد بود!
پردیس گیم