تمایل به قدرت غریزهای انسانی است، اما عدهی کمی از مردم آن را به دست میآورند. بیشتر ما بهصورت خودخواسته قدرت را کنار میگذاریم یا با عدم تلاش برای دستیابی به آن، شانس خود را برای قدرتمند شدن از دست میدهیم. جفری ففر (Jeffrey Pfeffer)، استاد کسب و کار دانشگاه استنفورد، در کتابی با عنوان «قدرت: چرا بعضی از مردم آن را دارند و بعضی نه؟» میگوید، اینکه برخی از مردم برای رهبری زاده شدهاند و بعضی نه، افسانهای است که نباید باورش کنیم، چون همه میتوانند با تغییر دیدگاهها یا روشهای خود به قدرت برسند. در ادامه، با نگاهی به این کتاب، به نکاتی دربارهی اینکه چطور میتوانیم قدرتمند شویم اشاره خواهیم کرد.
۱. نقش درست را برای خود پیدا کنید
اگر خود را در موقعیتی طبیعی قرار دهید، قدرت هم به نظرتان طبیعی خواهد آمد. به عبارت دیگر، برای داشتنشخصیت قوی، بهتر است اول کاری را پیدا کنید که در انجام آن احساس راحتی میکنید و بعد خود را در آن نقش قدرتمند کنید. نکته مهمتر این است که باید خود را در یک موقعیت رهبری قرار دهید، حتی اگر آن موقعیت مستقیما در ارتباط با حوزهی تخصصی شما نباشد، چرا که شما قرار است قدرت را در «درون» خود بسازید. مثلا، برای قدرتمندتر شدن در محل کار میتوانید رهبری گروهی کوچک در باشگاه محله را بر عهده بگیرید. این یعنی شما خود را در موقعیتی قرار میدهید که شخصیت قدرتمندی در درونتان شکل بگیرد و سپس این شخصیت جدید (یا شکوفا شده) به شما در سایر حوزههای زندگی کمک میکند.
۲. قبل از فرو رفتن در نقش به آن تظاهر کنید
شاید شما هم از بزرگترهایتان شنیده باشید که برای به دست آوردن یک خصوصیت باید آنقدر روی آن تمرکز کنید که «ملکهی ذهنتان» شود. منظور ما هم دقیقا همین عبارت قدیمی است. اگر ویژگیهای یک انسان قدرتمند را ندارید، آنقدر به داشتن آنها تظاهر کنید تا در وجودتان «تهنشین» شوند. از ایجاد تغییر یا ریسککردن نترسید؛ حتی اگر هم میترسید تظاهر کنید که نمیترسید.
جفری ففر در کتابش میگوید:«با گذشت زمان، انسان بیشتر شبیه اعمالش میشود، مطمئن به خود و با اعتماد به نفس شده و بیشتر به درستی آنچه میگوید ایمان میآورد.»
از سوی دیگر، قدرت مثل یک چرخه است؛ وقتی دیگران شما را قدرتمند ببینند، با شما مثل یک انسان قدرتمند برخورد کرده و حتی قدرتی را که در واقع ندارید به شما «اعطا» خواهند کرد.
۳. تصویر خود را با دقت بسازید
در راه قدرتمندتر شدن، ذهن مخاطب مانند موم در دستان شماست. این شما هستید که تصویر خود را آنگونه که دلخواهتان است و نه لزوما آنطور که هستید، در ذهن او میسازید. هر چه این تصویر محکمتر، دقیقتر و بابرنامهتر ساخته شود، شما در نظر دیگران قدرتمندتر جلوه خواهید کرد. جفری ففر میگوید:
«بهترین مثال در این مورد چگونگی حرکت و رشد اوباما در دنیای سرسخت شیکاگو و بعد سیاست سرسخت ایلینویز است. حرکتی که نشان میدهد اوباما از همان ابتدا به سختی تلاش کرده است تا هویتی سیاسی برای خود بسازد که برای او مفید باشد.»
۴. از ژستهای قدرتی غافل نشوید
زبان بدن در واقع بخش زیادی از کار را برای شما انجام میدهد (برخی از کارشناسان میگویند ارتباط غیرکلامی ۹۰ درصد از کل ارتباط را شامل میشود)، به همین دلیل است که ایدهی «ژست قدرتی» مطرح شده است. حالت بدن شما نه تنها روی دیگران، بلکه روی مغز خود شما هم اثر دارد.
در همین زمینه، محقق دانشگاه MIT، اندی یاپ (Andy Yap)، میگوید نحوهی ایستادن یا نشستن ما میتواند هم به خودمان و هم آدمهای اطرافمان این احساس را بدهد که قدرتمند هستیم. یاپ به خصوص از «ژستهای جاگیر» نام میبرد که منظورش حالتهای بدنی افرادی است که موقع ایستادن یا نشستن با گذاشتن دستها روی کمر یا باز کردن پاها و بازوهایشان جای زیادی اشغال میکنند. او میگوید:
«آدمهایی که ژستهای قدرتمند میگیرند افزایش تستوسترون، کاهش کورتیزول و افزایش احساس قدرتمندی را تجربه میکنند. اینکه انسان میتواند با گرفتن دو حالت سادهی سریع قدرت را تجسم کرده و بلافاصله قدرتمندتر شود، چیزی است که در دنیای واقعی انجام و ثابت شده است.»
دانشمندان با بررسی تأثیر این تغییرات هورمونی میگویند تمام اینها با منزلت، رهبری و برتری مرتبط هستند.
فقط کافی است فضای بیشتری اشغال کنید.
۵. بزرگ حرف بزنید!
اگرچه توجه به جزئیات مفید است، اما موقع حرفزدن بزرگ فکر کنید و کلی حرف بزنید. این امر باعث میشود افراد احساس کنند قدرتمندتر هستید. پژوهشگران دریافتهاند وقتی افراد از عبارتهای انتزاعی و جملات و پارگرافهای کوتاه استفاده میکنند، مخاطبان بیشتر از زمانی که الفاظ دقیق و محکم به کار ببرند آنها را نیرومند تصور میکنند.
۶. تماس چشمی را تحت کنترل داشته باشید
دانشمندان علوم اجتماعی دریافتهاند افراد با موقعیت اجتماعی پایینتر بیشتر به برقراری تماس چشمی تمایل دارند. علت این مسئله احتمالا آن است که افراد با موقعیت اجتماعی بالاتر نیاز چندانی به تأیید گرفتن از دیگران نداشته و اهمیت زیادی به واکنش فرد دیگر نمیدهند. در عین حال، آدری نلسون (Audrey Nelson)، نویسندهی کتاب «روانشناسی امروز»، میگوید افراد قدرتمند از شکستن تماس چشمی هم هراسی ندارند: «پژوهشها نشان دادهاند که افراد مسلطتر، به دفعات بیشتری تماس چشمی را قطع میکنند.» در اینجا هم مثل یافتهی اندی یاپ، مقدار فضایی که نگاه فرد اشغال میکند در ذهن فرد مقابل تصویری از میزان موقعیت اجتماعی او به وجود میآورد.
۷. «قانون کتانی قرمز» را به یاد داشته باشید
از فکر کردن خارج از چارچوب و شکستن بعضی قوانین کوچک بیاهمیت اجتماعی نترسید. ابداعات و اختراعات معمولا با کنار زدن همین قوانین و چارچوبها به وجود آمدهاند. در عین حال، این کار باعث میشود در چشم دیگران چنین به نظر بیاید که شما آنقدر قدرت دارید که میتوانید، بدون آنکه مشکلی پیدا کنید، قوانین را بشکنید.
محققان دانشکدهی بازرگانی هاروارد در پژوهشی به این نتیجه رسیدهاند که گاهی «انگشتنما شدن» میتواند اثر مثبتی داشته باشد. آنها میگویند:
«تحت شرایط خاص، رفتارهای نامنطبق با دیگران میتواند بیشتر از تلاش برای سازگار شدن با سایرین مفید باشد و شما را در چشم دیگران با وضعیت اجتماعی بالاتر و شایستگی بیشتر نشان دهند.» (بهعنوان مثال از پوشیدن کتانی قرمز در یک موقعیت حرفهای نام بردهاند).
احتمالا به خاطر همین است که مارک زوکربرگ خیلی راحت گرمکن کلاهدار میپوشد و کسی هم به او خردهای نمیگیرد. مسئله اینجاست که بیشتر ما همیشه سعی میکنیم خودمان را با هنجارهای اجتماعی تطبیق دهیم و به همین خاطر وقتی کسی این کار را نمیکند، احساس میکنیم لابد موقعیت اجتماعی خاصی دارد که برایش مهم نیست دیگران دربارهی او چه فکری بکنند.
دقت کنید منظور ایجاد هرج و مرج نیست. در واقع، انتخاب قانونی که بتوان بدون آسیب رساندن به محیط آن را شکست، بسیار اهمیت دارد. با دقت مشاهده کنید و ببینید در جاهایی که امکان برخی بهبودها هست چطور میتوانید با کنار زدن قوانین تغییری ایجاد کنید و محدودیتهای غیرضروری را کنار بزنید.
۸. شبکهای قدرتمند و مؤثر برای خود بسازید
حتی اگر بین مردم شهرت خوبی داشته باشید، باز هم بهتر است نسبت به رابطه با کسانی که در موضع قدرت قرار دارند توجه ویژهای به خرج دهید. در واقع، باید به دنبال چنین افرادی باشید، چون ایجاد ارتباط با افراد درست، کار شما را برای قرار گرفتن در مسیر قدرت هموارتر میکند.
شاید این یکی از معدود قانونهای دنیا باشد که از روزگار گذشته تا به امروز تغییری نکرده است؛ هرچه شبکهی گستردهتری از دوستان، آشنایان یا همکاران داشته باشید، قدرتمندتر هستید. البته شاید فکر کنید این به معنای آن است که باید کاری کنید همه دوستتان داشته باشند، اما اشتباه میکنید.
۹. فکر نکنید همه باید شما را دوست داشته باشند
حتما شما هم آدمهای زیادی را میشناسید که خیلیها از آنها متنفر هستند یا دوستشان ندارند، اما قدرتمند هستند. جفری ففر میگوید:
«لری سامرز (Larry Summers)، وزیر خزانهداری بیل کلینتون، رئیس دانشگاه هاروارد و رئیس سابق شورای اقتصاد ملی پرزیدنت اوباما، اغلب بهعنوان آدمی بدخلق، رک و نه چندان حساس توصیف میشود… [اما] این شهرت نه تنها به او صدمه نزده، بلکه به او کمک هم کرده است.»
البته، منظورمان این نیست که با دیگران رفتار بدی داشته باشید یا به احساسات آنها اهمیتی ندهید؛ صرفا میگوییم وقتی زنجیر این تفکر را که همه باید دوستتان داشته باشند از دست و پای ذهنتان باز کنید، احساس قدرتمندی بیشتری خواهید داشت. بدانید چه میخواهید و بدون توجه به موافقت یا عدم موافقت دیگران آن دنبال کنید. در عین حال هرگز کاری را تنها به خاطر اینکه «همه» آن را انجام میدهند یا کار «محبوب»ی است انجام ندهید.
از سوی دیگر، بسیار اهمیت دارد که در حال انجام کار مدام آن را «در بوق و کرنا» نکنید! این کار باعث میشود دیگران احساس کنند به دنبال تأیید سایرین هستید و در نتیجه در ذهن آنها از قدرت شما کاسته شود.
۱۰. از ایجاد درگیری و نشان دادن عصبانیت نترسید
وجود اختلاف اجتنابناپذیر است؛ بنابراین، فرار کردن از آن چندان منطقی نیست. تا جایی که میتوانید کارها را با منطق و آرامش پیش ببرید، اما در عین حال از ابراز خشم خود نیز نترسید. عصبانیت از پشیمانی و اندوه بهتر است. ابراز خشم به معنای بیرحمی نیست، بلکه نشان میدهد افراد نمیتوانند شما را دور بزنند.
جفری ففر میگوید:
«پژوهشها نشان میدهند افرادی که عصبانیت خود را ابراز میکنند مسلطتر، قویتر، شایستهتر و باهوشتر به نظر میآیند. این پژوهشگران دریافتهاند در موقعیتهای منفی، حاضران احساس میکنند افرادی با موقعیت اجتماعی بالاتر بیشتر احساس عصبانیت میکنند و افراد غمگین که احساس گناه میکنند و موقعیت اجتماعی پایینتری دارند به جای عصبانیت، احساس اندوه و گناه دارند.»
۱۱. در نهایت؛ از وجود دشمن نترسید
بله، باید تمام تلاش خودتان را به کار ببرید تا با سایرین کنار بیایید، اما شما نمیتوانید همه را راضی نگه دارید و همانطور که گفتیم، قرار هم نیست همه شما را دوست داشته باشند. از مواجه شدن با «روی دیگر» آدمها نترسید. اگر قرار باشد همیشه خودتان را با انتظار سایرین تطبیق دهید هرگز قدرت و موقعیتی برای خود به دست نخواهید آورد.
به طور کلی،مؤدب باشید، فکرتان را باز نگه دارید و هر جا لازم باشد آمادهی همکاری باشید؛ در عین حال، برای انجام دادن کار درست از دلخوری کسی نترسید.