با اینکه کامپیوتر‌های سفینه‌هایشان بعد از سال‌ها دمده به نظر می‌رسد یا زینومورف‌هایشان گاهی عروسکی حرکت می‌کنند، اما همچنان جذاب و دیدنی هستند، روح دارند و گذر زمان مثقالی از ارزش‌هایشان کم نکرده. «بیگانه»ها را میگویم، بخصوص «بیگانه»ی ریدلی اسکات و «بیگانه‌ها»ی جیمز کامرون. شروع ماجرا مربوط به سی و اندی سال قبل است، زمانی که فرستادن سفینه، حتی در سینما به اعماق ناشناخته‌ی جهان خیلی راحت نبود. مثل الان نبود که هر استودیوی کوچک و بزرگی سالی چند تا سفینه در سوله‌اش به این ور و آن ور کهکشان می‌فرستد و کلی بزن و بکوب راه می‌اندازد. ولی بیگانه ‌ی سال ۱۹۷۹ و بیگانه‌های ۱۹۸۶‌ نه تنها در همان سال اکران، بلکه در همین امروز هم خیلی از این تازه به دوران رسیده‌ها را خیلی راحت در جیب عقب خود می‌گذارند! ترکیب ترس و تعلیق و تخیل با المان‌هایی بکر، این سری فیلم‌ها را بخصوص در دو قسمت ابتدایی‌اش به اثری تبدیل کرده که علاوه بر چشم‌نواز بودن، الهام بخش بسیاری از فیلم‌های مشابه در سال‌ها و دهه‌های بعد شدند.
حالا بیگانه می‌خواهد رسما ورودش به هزاره‌ی جدید را اعلام کند، ورودی به دست خالق اولیه‌اش «ریدلی اسکات» و در فیلم Alien: Covenant . البته بیگانه در فیلم Prometheus رخی نشان داده بود، اما آن فیلم به نوعی پیش‌درآمد و سرآغازی بود بر ورود رسمی بیگانه‌ها به عصر مدرن سینما؛ بخصوص اینکه حتی در فیلم Prometheus نام بیگانه از روی سردر فیلم هم کنار رفته بود. اما در Alien: Covenant به نظر می‌رسد ریدلی اسکات دوباره بازگشته تا با خاطرات قدیمی خاطره بازی کند و مارا دوباره به دیدن یکی از بیگانه‌ترین بیگانه‌های خلق شده در تاریخ سینما ببرد.

ماجراجویی، ترس، تعلیق و شاید باز فلسفه!
چند نفر پیاده یا سوار بر اسب و قاطر، کشتی یا سفینه، برای هدفی مهم به سمت مکانی ناشناخته حرکت می‌کنند. گاهی می‌دانند که چه در انتظارشان است و گاهی نمی‌دانند (که این یکی را بیشتر دوست دارم). اما در هر حالت فرقی نمی‌کند، چون ماجراجویی راحتی انتظارشان را نمی‌کشد. معمولا یک یا چند نفری بین‌شان قهرمان‌بازی درمی‌آورند، چند نفری هم از ترس و اضطراب کلی خراب‌کاری به بار می‌آورند و در پایان ماجرا چه به هدف خود رسیده باشند و چه نه، تعدادی از همراهانشان را از دست داده‌اند.
همیشه یک چنین تمی (یا موضوعاتی شبیه به آن) را در فیلم‌ها دوست داشتم. افرادی که در راه یک ماجراجویی از ابتدا تا انتها روی کله‌اشان علامت سوال سبز می‌شود و کلی چشم گشاد کردن (از تعجب یا درد، فرقی نمی‌کند) و فریاد زدن و … در کمین‌شان است. مجموعه فیلم‌های بیگانه معمولا یک همچین تمی دارند. همه چیز اول خوش و خرم به نظر می‌رسد ولی … . وقتی تریلر‌های Alien: Covenant را می‌دیدم حس می‌کردم که انگار دوباره با یک چنین فضایی طرف خواهم بود، اما اینبار کامل‌تر و شاید جذاب‌تر. این‌بار خیلی از مسائل فناوری‌طور که دست و پای بیگانه‌های ده بیست سال قبل را بسته بودند در کار نیستند و ریدلی اسکات براحتی می‌تواند ژانگولر بازی‌های بیگانه‌های داستانش را خیلی شیک و مجلسی‌تر به تماشاگرش نشان بدهد و حالش را ببرد.
ماجراجویی و تعلیق (بخصوص) عنصر اصلی و همیشگی فیلم‌های بیگانه بوده، ترس را هم می‌توان به حساب آورد اما نه آنقدر که تماشاگر تا چند روز با یک چشم باز بخوابد! ولی راستش از ورود مسائل مثلا فلسفی به این سری فیلم‌ها خیلی خوشم نیامد، نه فقط مسائل فلسفی بلکه هرچیزی که جای تعلیق و بدوبدوی بیگانه‌ها و انسان‌ها را تنگ کند و جای آن کلی سخنرانی مثلا تاثیرگذار را به فیلم اضافه. این موضوع در Alien 3 ( ساخته دیوید فینچر) تقریبا شروع شد (فیلمی که خیلی دنباله خوبی برای دو فیلم اول نبود) اما در Prometheus به اوج خود رسید؛ بحث مهندس و خلقت انسان و دیدار خالق و …! خب، وقتی عمیق‌تر به مسائل درون فیلم نگاه می‌کنید می‌توانید سرنخ‌های جذابی از این فلسفه‌بافی‌ها برای خودتان مکشوف کنید(!) ولی به طور کل Alien 3 و تا حدی Prometheus بین فیلم‌های بیگانه، برایم در پایین‌ترین رتبه قرار دارند، نه فقط به لحاظ مسائل مضمونی (همان مثلا فلسفی) بلکه از لحاظ ساختاری هم خیلی نمی‌شود رویشان حساب کرد. حالا نمی‌دانم Alien: Covenant در کدام جبهه خواهد جنگید؛ بیشتر به ماجراجویی‌های تعلیق‌وار خواهد پرداخت یا سخنرانی‌های فلسفی راه می‌اندازد؟ فقط امیدوارم حتی با وجود هر دو حالت، فیلم دیدنی و خوبی از آب درآید.

همیشه پای یک زن در میان است!
الن ریپلی (با بازی Sigourney Weaver ) برای ۲۰ سال نفر اول تمام فیلم‌های بیگانه بود. این خیلی خوب است که در بین این‌همه «فلان+من»‌ ها و قهرمان‌های مرد که از سر و کول فیلم‌ها بالا رفته‌اند و می‌روند، چند تایی هم مثل ریپلی می‌توان یافت که برای مدت مدیدی یکه تاز یکی از بهترین فیلم‌های فضایی-ترسناک تاریخ باشد. اما ریپلی از ابتدا، خیلی هم نقش یک قهرمان بزن‌بهادر را در فیلم‌ها نداشت، در حقیقت قبل از فیلم چهارم( Alien: Resurrection) اصلا نیروی عجیب و غریبی نداشت. او فقط موقعی که همه کرکره مغزشان را در مواقع بحرانی پایین کشیده بودند، فکرش هنوز کار می‌کرد، کمتر ترسان و لرزان بود و می‌توانست تصمیم‌های حیاتی بگیرد.

به نظر می‌آید میراث ریپلی به فیلم‌های بیگانه در هزاره‌ی جدید هم راه یافته است. مثلا دکتر الیزابت شاو (Noomi Rapace) در فیلم Prometheus را به نوعی می‌توان شخصیت محوری فیلم قلمداد کرد که از قضا باز هم یک زن است و از قضا باز هم یکی از معدود نجات یافتگان پایان ماجرا.

حالا در فیلم Alien: Covenent و از روی تریلر‌ها اینطور به نظر می‌آید که Katherine Waterston (ستاره‌ی فیلم Fantastic Beasts And Where To Find Them ) قرار است ریپلی جدید باشد و شاید هم ریپلی‌وار تعدادی از دوستانش را در پایان ماجراجویی‌شان از دست دندان‌های شیشه‌ای و لب و لوچه‌های آب افتاده و خون‌های اسیدی بیگانه‌ها نجات دهد. اصلا شاید او با ریپلی رابطه‌ی فامیلی هم داشته باشد، مثل مادر و دختر! ‌باید منتظر ماند و دید. ولی در هر حال به نظر می‌آید که بین فیلم‌های «بیگانه» و یک «ریپلی» پیوند ناگسستنی وجود داشته و دارد، و همیشه پای یک زن درمیان است، حتی در میان بیگانه‌ها!

آدرس آشنا؟
اینجا کجاست؟! منظورم سیاره‌ای است که فیلم Alien: Covenant در آن جریان دارد. آیا ما آن را قبلا دیده‌ایم یا در مورد آن شنیده‌ایم. یکی از تصاویر مهم تریلر‌ها سفینه‌ای است شبیه سفینه‌های «مهندسین» در فیلم Prometheus که در جایی جنگل‌مانند سقوط کرده است. این تصویر به بخشی از دو فیلم Alien و Aliens بسیار شبیه است که یک چنین سفینه‌ا‌ی هم در آنها دیده می‌شود، ولی سیاره‌ی آن دو فیلم از لحاظ ساختاری( حداقل در چیزی که در فیلم‌ها دیدیم)‌ با تریلر‌های فیلم جدید فرق دارد و خبری از رود و جنگل در آنها نیست. از طرفی در پایان فیلم Prometheus دکتر الیزلبت شاو با یکی از سفینه‌های مهندسین به سمت سیاره‌ی اصلی آنها به راه می‌افتد. آیا سفینه‌ای که در تریلر می‌بینیم سفینه‌ی دکتر شاو و اینجا سیاره‌ی اصلی مهندسان است؟

در بخشی از یکی از تریلر‌ها می‌بینیم که بر روی سطح سیاره، مزرعه و گیاهانی هم وجود دارد که انگار ساکنین سیاره آنها را پرورش داده‌اند. آیا اینجا کلونی‌های مهندسین وجود دارند، و یا حتی انسان‌های دیگر؟ در جایی دیگر از همان تریلر دیالوگ جالبی بین خدمه سفینه در راه ماجراجویی در سیاره جدید به این صورت رد و بدل می‌شود: ” می‌شنوید؟” ، “چی رو؟” ،‌ ” هیچی، هیچ صدایی نمیاد، نه پرنده‌ای نه حیوونی، هیچی …” . چه بلایی سر این سیاره‌ی به نظر قابل سکونت آمده؟
در هر حال با توجه به سرنخ‌ها این آدرس خیلی آشناست اما اینکه واقعا کجاست و چه داستانی بر سرش گذشته از آن سوا‌ل‌هایی است که احتمالا فیلم، جواب آن را برایمان کنار گذاشته.

نژاد‌های بیگانگان
زینومورف (Xenomorph) با آن دهان کوچکِ اندر دهان بزرگش، با آن آبریزش مزمن‌اش آن هم نه فقط از بینی بلکه از تمام بدنش و با آن اسیدپاشی‌های گاه و بی‌گاهش، حکمران بلامنازع سه فیلم بیگانه‌ی اولیه بود. در فیلم Alien: Resurrection اما از نوع جدیدی از بیگانه هم بر پرده‌برداری شد که به نوعی فرزند معنوی بانو «الن ریپلی» به حساب می‌آمد. موجودی که می‌شد در پس نگاه در حدقه فرو رفته‌اش، کمی احساسات ضعیف شده هم دید. از طرفی در فیلم Prometheus هم باز از بیگانه‌های متفاوتی رونمایی شد. یکی آن موجودی هشت‌پا مانند که شبیه به موجودات فیلم‌های قبلی بود( همان جانورانی که بعد از بیرون آمدن از تخم به صورت میزبان خود می‌چسبیدند) اما در ابعاد بسیار بزرگتر که دکتر شاو آن را از بدن خود خارج کرد و همین طور بیگانه‌ای منحصر به فرد، با شباهت‌ها و تفاوت‌هایی نسبت به برادران خود در فیلم‌های قبلی که از بدن یک مهندس نگون بخت خارج شد.

حالا در فیلم Alien: Covenant هم انگار قرار است با چند تایی از بیگانه‌های قدیمی یا شاید جدید روبرو شویم. مثلا در بخشی از تریلر فیلم، فردی را می‌بینیم که پشتش شکافته می‌شود و احتمالا بیگانه‌ی متفاوتی از بدنش خارج می‌شود. چرا متفاوت؟ چون معمولا بیگانه‌ها( همانطور که در فیلم‌های اورجینال سری دیدیم) پا را روی پدال گاز می‌گذارند و از سینه‌ی قربانی خارج می‌شوند ولی این یکی انگار دنده عقب را بیشتر ترجیح می‌دهد! شاید هم همان بیگانه‌ی همیشگی است که ترجیح داده متفاوت باشد و عقب عقب بیرون بیاید.

اما در بخشی دیگر از تریلر ما بیگانه‌ی سفید رنگی را می‌بینیم که با وجود شباهت با زینومورف‌ها، از لحاظ ظاهر و رنگ با آنها کمی متفاوت است. حالا اسم این موجود زینومورف ۲ است یا نئومورف یا هر چیز دیگر، زیاد مهم نیست، مهم این است که انگار بیگانه‌ها بر حسب نوع ورود مایه‌ی سازند‌ه‌شان به بدن میزبان، نژادشان فرق می‌کند. مثلا ما در جایی از تریلر ماده‌ی عجیبی را می‌بینیم که از مجرای گوش یکی از افراد وارد بدن او می‌شود و احتمالا می‌شود حدس زد که چه اتفاقی انتظارش را می‌کشد و البته در جایی دیگر از تریلر هم همان روش سنتی تخم و صورت یک انسان نگون‌بخت را شاهدیم و وقایع بعدی هم تقریبا مشخص است؛ بیگانه‌ای خوابیده در سینه فرد میزبان و … .
به هر حال به نظر می‌آید Alien: Covenant بلبشوی بیگانه در بیگانه‌ای خواهد بود، و البته لحظه‌ی پایانی یکی از تریلر‌ها یار قدیمی این فیلم‌ها را هم این‌بار عصبانی‌تر از همیشه نشانمان داد … زینومورف.

زن (یا مرد) شنل‌پوش
با آن شنل خفن‌طورش طوری قدم بر می دارد که انگار مدت‌ها در این سیاره‌ی بیگانه بوده و حسابی پوستش کلفت شده. دارم در مورد زن(یا مرد) شنل‌پوش و مرموزی صحبت می‌کنم که در چند جایی از تریلر‌های فیلم خودنمایی می‌کند. از هیبت و سکناتش در همان لحظات کوتاه می‌توان حدس زد که از نکات کلیدی داستان خواهد بود، اما او چه کسی‌ست؟ آیا از ساکنین این سیاره است یا اخیرا ساکن آن شده و یا اصلا از خدمه‌ی خود سفینه است؟
محتمل‌ترین حدس به یک نفر بر‌می‌گردد؛ دکتر الیزابت شاو. دکتر شاو در پایان فیلم Prometheus به سمت سیاره مهندسین حرکت کرد. حالا در تریلر هم سفینه‌ای شبیه به سفینه‌ی دکتر شاو را می‌بینیم و هم فردی شنل‌پو که انگار قبلا در یک چنین سیاره‌ای بوده و بیگانه‌ ندیده نیست و ترسش هم ریخته. همه‌ی اینها سرنخ هایی است که ما را به دکتر شاو می‌رساند. در حالتی دیگر، فرد شنل‌پوش می‌تواند دیوید باشد، همان رباتی که همراه دکتر شاو عازم سفر برای یافتن سوالات در پایان فیلم Prometheus می‌شود. به احتمال قریب‌الوقوع، یکی از این دو نفر صاحب آن شنل است. با این حال هنوز چیزی قطعی نیست و آن فرد مرموز می‌تواند یکی از مهندسین باشد یا خدمه سفینه یا هر کس دیگر .
با تمام تفاسیر به نظر می‌رسد فرد شنل پوش هرکسی که هست یکی از آن کلید‌هایی خواهد بود که چراغ‌هایی را در مسیر جواب دادن به سوالات فیلم روشن می‌کند.

پاسخ به سوالات
مهندسین دقیقا چه کسانی هستند؟ و آن مایع سیاه‌رنگ را که در فیلم Prometheus دیدیم برای چه ساخته‌اند یا یافته‌اند؟ چرا قصد نابودی زمین را دارند؟ چرا سیاره‌ی فیلم Alien: Covenant‌ با وجود اتمسفر مناسب، به نظر خالی از موجودات زنده است؟ چرا انسان‌ها این سیاره را برای سکونت و کلونی‌سازی انتخاب کرده‌اند؟ آیا پیامی را( مانند فیلم سال ۱۹۷۹) از آنجا شنیده‌اند؟ منشأ اصلی خود بیگانه‌ها از کجاست؟ آیا از آثار دست‌کاری مهندسان در کار خلقت است که بیگانگان به وجود آمده‌اند؟ آیا آنها آن روی سکه خود مهندسان هستند؟ آن فرد شنل‌پوش کیست؟ آن سفینه‌ی سقوط کرده مال کیست؟ آن افراد به ظاهر سوخته که در تریلر می‌بینیم چه کسانی هستند؟ آیا آنها از بین رفته‌اند تا قربانی بیگانگان نباشند؟ یا توسط خود بیگانه‌ها از بین رفته‌اند؟ از مهندسان بوده اند یا انسان‌ها؟ و …؟ و…؟ و …؟
این‌ها سوالاتی است که از فیلم‌های قبل و تریلر‌ها ذهن من و شاید شما را به خودش مشغول کرده و حالا همه منتظریم تا ببینیم که آیا Alien: Covenant حداقل تعدادی از آنها را پاسخ می‌دهد؟ امیدوارم فیلم جدید ریدلی اسکات به جای پاس دادن افکار و جواب سوالاتمان به فیلم‌های بعدی احتمالی یا دادن جواب های سرسری، چند تایی نکته و جواب خوب برایمان در آستین داشته باشد.

بیگانه‌ی آشنا یا بیگانه‌ی بیگانه؟!
موجودات فضایی در بسیاری از فیلم‌ها موجوداتی ترسیم می‌شوند که فقط می‌آیند تا بکشند و غارت کنند. آنها پیشرفته‌اند، بسیار پیشرفته تر از انسان، اما از تمدن و فرهنگ، فقط شلیک‌کردن با اسلحه‌های عجیب‌ و غریبشان را بلدند. برای همین همیشه برایم این سوال پیش می‌آمده که چرا یکبار با انسان‌ها سر میز گفت‌وگو نمی‌نشینند و دو کلام حرف حساب آن‌هم بدون زور و گلوله نمی زنند. مگر نه اینکه آنها کلی در شاخه‌های علم و فناوری تاخته‌اند و جلو رفته‌اند، پس نباید کمی هم از لحاظ عقل و شعور چیزی در چنته داشته باشند. شاید نه! اما در Alien ها قضیه فرق می‌کند، بیگانه‌ها در فیلم‌های Alien انگار خود شر هستند. دیگر خبری از پیشرفته بودن و گفتمان نیست، بلکه آنها انگار فقط هستند تا بکشند، بشر و غیر بشرش هم مهم نیست. همین موضوع است که قضیه‌ی این بیگانه‌ها را کمی متفاوت‌ می‌کند.
حالا امیدوارم در دست‌پخت جدید ریدلی اسکات همان بیگانه‌های آشنا را ببینیم؛ آشنا به ترس، تعلیق و باحال بودن در عین چندش‌آوری! فیلمی که ما را به خاطرات آشنای سال‌ها قبل ببرد. من که امیدوارم بیگانه‌ی Alien: Covenant بیگانه‌ای آشنا باشد نه بیگانه‌ای غریبه.

توسط سجاد فرازی‌مقدم

گیمفا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *