در زمان های مختلف جهان مشاهیر بسیاری به خود دیده است که در زمینه های گوناگون و متنوع تاثیرات شگرفی مردمان هم عصر و چه بسا تمامی زمان ها داشته اند. در تمامی شاحه های زندگی از قبیل هنر، علم، ورزش و بسیاری دیگر از موضوعات افراد نامی همیشه تاثیر گذار بوده اند. در ادامه قصد معرفی آلبرت بندورا روانشناس نامی را داریم که به حق در علم روانشناسی تاثیرات بسیار داشته است.
آقای آلبرت بندورا روانشناس کانادایی – آمریکایی است که نظریه یادگیری مشاهدهای یا مدلینگ را مطرح کردهاست. آلبرت بندورا در تاریخ ۴ دسامبر ۱۹۲۵ در موندریو شهر کوچکی از ایالت آلبرتا واقع در کانادا به دنیا آمده است.
او آخرین بچه از ۶ فرزند پدر و مادرش بود. آلبرت بندورا در سال ۱۹۴۹۹ از دانشگاه بریتیش کلمبیا در ونکوور کانادا در رشته روانشناسی فارغ التحصیل شد .
سپس در سال ۱۹۵۲ درجه دکتری خود را در رشته روانشناسی بالینی از دانشگاه آیوا در آمریکا دریافت نمود. او از سال ۱۹۵۳ شروع به تدریس در دانشگاه استنفورد کرد.
آلبرت بندورا در سال ۱۹۷۴ به عنوان رئیس انجمن روانشناسی آمریکا انتخاب شد و در سال ۱۹۸۰۰ جایزه این انجمن را به خاطر «مشارکتهای برجسته علمی» دریافت نمود.
از آلبرت بندورا در سال ۲۰۰۴ نیز به خاطر «یک عمر فعالیت درخشان در رشته روانشناسی» تجلیل به عمل آمد.
آلبرت بندورا در دانشگاه آیوا بود تحت تاثیر عقاید کنت اسپنس نظریه پرداز قرار گرفت. علاقه اصلی بندورا روانشناسی بالینی بود در این زمان بندورا علاقمند بود که اندیشه های مربوط به روان درمانی کار آمد را مورد بررسی وآزمایش قرار دهد.
کارهای آلبرت بندورا در میان نظریه پردازان یادگیری، روانشناسان اجتماعی، روانشناسان شناختی شهرت زیادی کسب کرده است. آزمایش های آلبرت بندورا مبنی بر اینکه ما از راه مشاهدهء دیگران می آموزیم و اینکه این نوع یادگیری هم از راه تقلید و هم بدون آن رخ می دهد و نیز اینکه یادگیری مشاهدهای هم با تقویت صورت می پذیرد و هم بدون تقویت یک خدمت بزرگ به نظریه یادگیری بوده است.
یکی از مشهورترین پژوهشهای «آلبرت بندورا» Albert Bandura درباره علت پرخاشگری در کودکان مربوط به آزمایشی با یک عروسک باد شده به طول ۹۰ تا ۱۲۰سانتیمتر به نام بوبو ( boboo ) بود که به وسیلۀ آن، بندورا توانست نشان دهد که چگونه مشاهدۀ رفتار پرخاشگری میتواند بر یادگیری خشونت کودکان تأثیر داشته باشد و یک علت پرخاشگری باشد.
مراحل بررسی علت پرخاشگری در کودکان توسط آزمایش عروسک پارچه ای بوبوی پرفسور آلبرت بندورا
گروه اول کودکانی بودند که رفتار پرخاشگری و خشونتآمیز یک الگوی بزرگسال را به مدت ده دقیقه نسبت به بوبو تماشا میکردند که بهصورت پرخاشگری فیزیکی، حملهکردن و ضربهزدن به عروسک بادی بود و همزمان با داد و فریاد، پرخاشگری کلامی را نیز نشان میدادند مثلاً میگفتند: «بزن تو دماغش!» یا «پرتش کن تو هوا!» و قبل از آنکه چنین رفتاری را مشاهده کنند به اتاقی برده میشدند که حاوی اسباببازیهای دیگربود ولی به آنها اجازۀ بازی به مدت ۲ دقیقه داده نمیشد تا دچار تعارض شوند و آمادگی لازم برای پرخاشگری را بیابند.
گروه دوم را کودکانی تشکیل میدادند که آنها هم رفتار الگوی بزرگسال را تماشا میکردند اما این رفتار یک رفتار خشونت آمیز نبود و بهصورت بازی با سایر اسباب بازیهایی بود که در اتاق آزمایشی توسط آزمایشگر فراهم شده بود.
گروه سوم، گروهی بودند که هیچ نوع الگوی بزرگسالی را تماشا نمیکردند و بهتنهایی در اتاق آزمایش بازی میکردند. از طرفی تمام این سه گروه، بهطور کاملاً مساوی به دو گروه دختر و پسر تقسیم شده بودند. در پایان آزمایش، گروهی از کودکان که الگوی پرخاشگری بزرگسال را تماشا کرده بودند بیشتر از دوبرابر گروه کنترل، رفتارهای پرخاشگری فیزیکی و کلامی را نشان دادند و کودکان گروهی که الگوی بدون پرخاشگری بزرگسال را مشاهده کرده بودند حتی نسبت به گروه کنترل، رفتار پرخاشگری کمتری نشان دادند
نظریه یادگیری اجتماعی چیست؟
نظریه یادگیری اجتماعی که توسط آلبرت بندورا ارائه شد، احتمالاً تاثیرگذارترین نظریه یادگیری و رشد بوده است. با وجودی که این نظریه ریشه در بسیاری از مفاهیم نظریه سنتی یادگیری دارد، امّا بندورا اعتقاد دارد که آموزش مستقیم، تنها وسیله برای یادگیری نیست.
نظریه او، یک عنصر اجتماعی را نیز در نظر میگیرد و میگوید که مردم میتوانند اطلاعات و رفتارهای جدید را از طریق مشاهده مردمان دیگر یادبگیرند. این نوع یادگیری را که به یادگیری (یا مدلسازی) مشاهدهای معروف است میتوان برای توضیح انواع گستردهای از رفتارها به کار برد.
خدمت بزرگ دیگر نظریهء آلبرت بندورا کنش متقابل سه جانبه او در اندیشه تعیین گری یا جبر متقابل است تعیین گرایی متقابل آلبرت بندورا رفتار را هم محصول شخص و محیط می داند و هم تاثیر گذار بر شخص و محیط .
بنابراین دیدگاه ما را از تاکید بر رفتار به تنهایی بر تعامل پویای شخص، محیط و رفتار تغییر داده است.
نظریه آلبرت بندورا نظریه شناختی اجتماعی نام گرفته است زیرا بر این واقعیت تاکید می کند که اکثر اطلاعاتی که ما به دست می آوریم از راه کنش متقابل مان با دیگر اشخاص کسب می شوند.
به خاطر تاکید نظریه آلبرت بندورا بر فرایندهای شناختی مانند زبان و حافظه و به خاطر کار آمدی آن به صورت راهنمایی در فعالیت های روان درمانی به خاطر کاربردهای آن در کودک پروری و آموزش پرورش و به خاطر توانایی آن در راه اندازی راههای جدید تحقیق این نظریه شهرت بسیاری کسب کرده است.
بسیاری از روانشناسان معتقدند مقاله خود کارآیی به سوی یک نظریه همسان برای تغییر رفتار آلبرت بندورا که در سال ۱۹۷۷ منتشر شد، یکی از پایگاههای انقلاب شناختی در روانشناسی در دهههای ۸۰ و ۹۰ را بنا کرد. آلبرت بندورا در این مقاله که بعدها در کتابها و مقالات دیگری نیز شرح و بسط یافت، نظریه خودکارآیی خود را مطرح کرده است که به گفته خودش، اعتقاد فرد به قابلیتهای خود در سازماندهی و انجام یک رشته فعالیتهای مورد نیاز برای اداره خود در شرایط و وضعیتهای مختلف است.
اعتقاد فرد به قابلیتهای خود
افرادی که دارای حس قوی خود-کارآیی باشند:
• به مسائل چالش برانگیز به صورت مشکلاتی که باید برآنها غلبه کرد، مینگرند.
• علاقه عمیقتری به فعالیتهایی که در آنها مشارکت دارند نشان میدهند.
• تعهد بیشتری نسبت به علایق و فعالیتهایشان حس میکنند.
• و به سرعت بر حس یأس و نومیدی چیره میشوند.
کسانی که حس خود-کارآیی ضعیفی داشته باشند:
• از کارهای چالش برانگیز اجتناب میکنند.
• عقیده دارند که شرایط و وظایف مشکل، خارج از حد توانایی و قابلیت آنهاست.
• بر روی ناکامیهای شخصی و نتایج منفی تمرکز میکنند.
• و به سرعت اعتماد خود نسبت به قابلیتها و تواناییهای شخصیشان را از دست میدهند.
به دلیل همین تحقیقات و نظریات برجسته، آلبرت بندورا به عنوان برنده جایزه روانشناسی گراومیر که هر سال به یکی از روانشناسان برجسته تعلق میگیرد، اعلام شد. جایزه سال ۲۰۰۸ روانشناسی گراومیر در حالی به وی تعلق گرفت که از آلبرت بندورا به عنوان برجستهترین نظریهپرداز روانشناسی معاصر که در قید حیات است، یاد میشود. این جایزه که در سال ۱۹۸۴ در دانشگاه لوییز ویل در شرق آمریکا پایهگذاری شده است، به کسانی که در رشتههای مختلف علوم انسانی به گونهای برجسته فعالیت داشتهاند، اهدا میشود.
آلبرت بندورا در رده بندی که در سال ۲۰۰۲ انتشار یافت، چهارمین روانشناس برجسته تاریخ این علم پس از ب.اف.اسکینر، ژان پیاژه و زیگموند فروید نام گرفت. کمی پس از اعلام اهدای این جایزه به وی و تأکید بر آن که چهارمین روانشناس تأثیرگذار در تاریخ این علم بوده است، با خنده به خبرنگاران گفت: «ولی از فروید، اسکینر و پیاژه به تازگی چیزی منتشر نشده است!» وی گفت هنگامی که خبر دریافت مهمترین جایزه مادی روانشناسی را به همسرش داده است، همسرش به وی گفت که بهتر است بار دیگر تعداد صفرها را بشمارد تا مطمئن شود که واقعاً مبلغ مورد نظر ۲۰۰ هزار دلار است. آلبرت بندورا گفت که از دریافت این جایزه خشنود شده است؛ اما روانشناسان بسیار دیگری هم هستند که به تحقیقات برجستهای در این رشته پرداختهاند. در نتیجه دریافت این جایزه برای وی همراه با شگفتی بوده است.
آلبرت بندورا در اولین مصاحبه مطبوعاتیاش پس از اعلام اختصاصی این جایزه گفت که همواره احساس میکرده است بین نظریهپردازی در روانشناسی و زندگی روزمره ارتباطی وجود ندارد. شاید نظریات و تحقیقات آلبرت بندورا بیش از هر روانشناس دیگری در دهههای اخیر این پل ارتباطی را بنا کرده باشد.
wikiravan